جای پای زمان
پروژه پايان نامه کارشناسی ارشد پیوسته معماري
دانشگاه علم و صنعت ایران
دانشکده معماری و شهرسازی
عنوان پایان نامه : باززنده سازی بخشی از محله سنگلج تهران
استاد راهنما : مهندس بیژن فتاحی
استاد مشاور : دکتر اصغر مرادی
دانشجو: کیهان میرزاده
تاریخ : 27 تیر ماه 1377
پروژه منتخب مجله معمار شماره 3 زمستان 1377 سردبیر مهندس سید رضا هاشمی
( یک نسخه از پایان نامه در 347 صفحه در آرشیو دانشکده موجود است )
خلاصه :
رساله نهائي کارشناسی ارشد معماري در رابطه با باززنده سازي بخشي از محله سنگلج تهران تحقيق و طراحي گرديد.
ضرورتهاي برخورد با منطقه مورد مطالعه قرار گرفت و معضلات فعلي محله ،عناصر ،راسته ها، محور هاي باارزش ونيز نحوه پيوند بخشهاي مختلف با يكديگر بررسي شد ،نهايتا” ايده آلها ترسيم و با توجه به تحليل ها و آمارها ضمن هدايت كاركرد هاي ترافيكي،طرحي براي باز يافت ارزشها و باز يابي فضاهاي گمشده در شهر زير نظر اساتيد راهنما و مشاور آقايان مهندس بيژن فتاحي و دكتر علي اصغر مرادي ارائه گرديد.دراین میان از راهنمائیهای اساتیدی چون دکتر منصور فلامکی و مهندس کامران صفامنش و دکتر نیر احمدی وهمچنین قضاوت زنده یاد مرحوم دکترمیرفندرسکی بهره گرفته شد.
پيشگفتار :
تاريخ از آنجا آغاز مى كردد كه انسانها با خواسته هاى مشترك گرد هم مى آيند و قوم وقبيله هارا تشكيل مى دهند. همه مسائل از خواستن است وهر آنجه بوجود مى آيد از خواسته هاست واينجاست كه مرزهاى مشترك بنيان مى يابند. بارزترين وجه اين ييوندها
فرهنك هر جامعه است. كه در حوزه هائى جون ادبيات ، هنرهاى تجسمى، موسيقى، معمارى وشهر سازى متبلور مى شود. شهر، يكى از غنى ترين محمل هاى فرهنك وسابقه تاريخى هر قوم است، زيرا علاوه بر آنكه هر يك از اجزاى آن در طول زمانهاى متفاوت
ساخته شده اند نشانه اى از شيوه انديشيدن و نحوة زيستن آن قوم در زمانهاى متفاوت است وآنجه كه مى ماند (جاى پاى زمان) است.
در بازگشت به اين آثار به جاى مانده هويداست كه حادثه هاى تاريخى دراين مكانها سالها پيش رخ داده اند و به خاطرهها سيرده شده اند ولى مكان تحققشان هنوز ياى بر جاست. استوارى اين مانده هاست كه قادر است حوادث تاريخى رازنده نكَه دارد، خاطرات را يادآورى كندو به اين ترتيب تاريخ يك شهر و به دنبال آن تاريخ يك قوم ويك ملت نمايان مى گردد .
بنابراين شهر، داراى ذخائرى است كه در هيج يك از هنرهاى ملى يك قوم نمى توان يافت، وآن گردهم آمدن حوادث تاريخى كه متعلق به زمانهاى دور و نزديك مى باشند، در يك لحظه است كه بايك نكاه لمس مى كردد وگوئى اين خاطرات در زمانهاى متفاوت منجمد شده ودريك لحظه هم زمان مى شوند.
به اين ترتيب كالبد قديمى شهر انجمنى غنى و قدر تمند براى بازگشت به سابقه تاريخى است واين اتصال است كه هويت ملى رابوجود مى آورد و جريان پيوسته راكه از ديروز تابه امروز ادامه داشته و به فردا مى رسد را نقل مى كند, تكيه به اين ارز شهاست كه اميد فردائى روشن رابه ارمغان مى آورد.
كليات:
دگرگونيهاى اجتماعى – اقتصادى وفرهنكى – سياسى ايران كه از اواسط دورة قاجار – دورة ناصرى – شروع شده وتاكنون نيز ادامه دارد ،
شكلى ديكر از شهر را يديد آورده است. شكلى كه به تبع اين دگرگونيها، تحوّل خويش رادرآمد و شد بين كهن و جديد، ديروز و امروز، و سنت گرايى و سنت گريزى مى بيند. به تبع تفاوتهاى ماهوى بين آنجه بوده است وآنجه هست، شكل جديد عملاً به بسترى براى تقابل روابط سنتى با روابط جديد تبديل شده است ، بسترى كه در آن شهر سازى جديد با مفهوم جهانى و غير بومى اش نه تنها از جوابكويى به اين تقابل و ديكر مسائل مربوطه بازمانده است كه آنها را تشديدكرده است.
نماد بارز اين تقابل رامى توان در مركز شهر امروز و يا «شهر كهن» ديد. فروياشى بنيانهاى اجتماعى – اقتصادى وكالبدى – فضايى شهر كهن نشان از اين امر دارد. به نظر مى رسدكه شهر كهن در مكان خويش ودر زمان خويش منجمد كرديده ويس از انجمادى طولانى دورة يوسيدكى خود را آغاز كرده است. گذر زمان در شهر باويرانه هاو ويرانيها خود رامى نماياند, شهر كهن در حالى كه مملواز خاطرات است به مكانى براى خطرات تبديل شده است، دورى از خطر و مرور ايّام خاطره رانيز مى زدايد و شهر بى خاطره، شهروند بى خاطره رامى سازد و به نوبه خويش، شهروند بى خاطره شهر بدون هويت و بى شخصيت را ! ( مصاحبات دكتر سيد محسن حبيبى – شوراى تخصصى شهر تهران – مرداد 1371)
براى گريز ازاين شهر و آن شهروند، لاجرم تفكرى ديكر مى بايد، تفكرى كه ((شهر – مكان» رابه «شهر – زمان)) تبديل كند، خطر را با خاطره جايكزين سازد و ياد روزگاران كذشته را با حال وهواى امروزى در آميزد. بنابراين آنجه به عنوان نظم فضايى جديد مطرح مى كردد، رشد شهر رانه از برون بلكه از درون آن جستجو مى كند و بهره بردارى حداكثر از فضاى موجود، مكان خاطره هاى ديروز و خطرات امروز، وتسخير مجدد اين فضاى از دست رفته رادر دستور كار قرار مى دهد.
بنابراين شناخت ارزشهاى كذشته وبررسى هدف ومسير آنها و منطبق كردن اين ارزشها با شرايط زمانى مكانى به نحوى كه پاسخگوى نيازهاى جامعه امروز باشد از مسائلى است كه جاى فكر و حركت فراوان دارد
در اينجاست كه مسئله نوسازى و بهسازى بخشهاى قديمى شهر با توجه به حفظ ارزشها ويافتن فضاهاى از دست رفته و ياسخكوئى به نيازهاى امروز جامعه وبدست آمدن شهرى زنده وفعال متفكران رابه تفكر واميدارد.
حق اين است كه ما به بهسازى ونوسازى كم بها داده و يا اصلا بهائى نداده ايم واگر به ديدةً عبرت به گذشته نكاه كنيم بايد تصديق كنيم كه لجام كسيختكى معمارى و شهر سازى دوره جديد بساريشه در بى اعتنائى به نيازهاى نوسازى و بهسازى بخشهاى كهنه وقديمى ريشه دارد.( طراحی در بافت قدیم شهر یزد – مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی, سید رضا هاشمی – بهمن 1368 )
و به اين ترتيب بودكه نگارنده بر آن شد تا به بهانه يروزه يايانى دورة کارشناسی ارشد معمارى به تجربه اى در اين زمينه زیر نظر اساتید با تجربه دست يابد و براى اين منظور بخشى از محله سنكلج تهران مورد بحث قرار كرفته ومعضلات و مشكلات فعلى اين محله بررسى و ايدآل ها ترسيم شده ودر نهايت باتوجه به تحليلها وبررسى ها طرحى در رابطه با اين مجموعه وحركت به سمت خلق فضاهائى تعريف شده در بخشهاى قديمى و بازيافت ارزشها، ارائه گردید، باشد كه در تسخير مجدد فضاهاى گمشده و جارى شدن زندكى در رگهاى اين ييكره پير، قدمى برداشته شود.
: انگيزه طرح
تهران اكنون (1377) يكى از بزركترين شهر هاى جهان است كه با جمعيتى در حدود هفت ميليون نفر در سطحى حدود 600 كيلومتر مربع كسترده شده است. اين سطح نسبت به محدوده تهران در حدود ١٣١٠ ش حدود ٢٥ برابر افزايش يافته است، به عبارت ديكر سطح اشغال شده تهران تا شصت سال بيش كه میتوان آنرا محدوده تهران قديم ناميد تنها 4 درصد از سطح تهران امروزى 1377 است .
اين محدوده قديمى كم و بيش منطبق بر حصار دوم يا حصار دوره ناصرى است كه درسال1246 ش احداث ودر حدود ١٣١٠ ش تخريب گرديد. حدود اين حصار در تهران امروزى از شمال به خيابان انقلاب، از شرق به خيابان ١٧ شهريور، از غرب به خيابان كارگر واز جنوب به خيابان شوش محدود گرديده است. اين محدوده كه تا ١٣٢٠ ش هم كاملاً پر نشده بود واجد اكثريت قريب به اتفاق بناها و بافت هايى است كه از زمان يايتخت شدن تهران در ١٢٠٥ ق و حتى ييش از آن تا حدود ينجاه سال قبل در تهران ساخته شده و شكل گرفته اند. اين محدوده نسبتاً كوجك تاريخى در متن شهر تهران امروزى خصلتی دوگانه ومتضاد يافته است : يعنى از يك سواز آشفته ترين فرسوده ترين، وپر مشكل ترين نواحى در تهران است واز سوى ديگر حامل ارزش هاى تاريخى وفرهنكى گرانبهايى است كه در كالبد آن تبلور يافته است .
هر دواين خصلتها، يعنى هم آشفتكى، فرسودكى ومشكلات وهم ارزش فرهنكى و تاريخى اين محدوده روزبه روز گران تر و سنگين ترمى شوند و اكنون مساله حل اين تضاد است كه در برابر همه تصميم گيران وصاحب نظران وكارشناسان قرار كرفته است .
مركزى كه خود مى توانست با خاطرات خويش نظام بخش ديگر حدودهاى شهر باشد، خود دچار نابسامانى است وعواملى نظير بى تفاوتى ساكنان كه به تبع مهاجر بودن خويش نه دلبستگى مكانى دارندونه خاطرة فضائى ، باعث تخريب هاى پیاپی بدون و جايگزينى ساختمانهاى بدون هويت، بدون در نظر گرفتن حرمتهاى موجود مى شود و به اين ترتيب فرهنگى كه زمانى هويت شهروند را معرف بودرو به نابودى مى رود .
تجديد حيات اين مفاهيم و حفظ آن فرهنگ وظيفه خطيرى است كه انديشمندان جامعه برعهده دارند.
باتوجه به بخشهاى كلى مطرح شده نكارنده بر آن است كه انعكاس اين مباحث رادر مرحله طراحى تجربه كند و محكى بزنيم كه آيا واقعاً مى شود :
آن شهر مكان رابه شهر زمان تبديل كرد؟
اكر قرار شود كنار آن ساخت و سازها بنائى جديد قرار گيردجه ميشود وجگونه؟
تركيب هاى فضائى شهرى در حال حاضر چگونه است ودر حالت ايده آل جه مى شود؟
ترافيك هاى سواره ويياده چگونه در كنار هم جريان داشته باشند؟
آيا تمامى اين بناها به همان ترتيب مرمت شوند و يا در جاى خود بازسازى شوند ويانه بصورت كلى جابجا شوند؟
…
در نهايت چگونه مى توان مطمئن بودكه جوابهاى بدست آمده صحيح است؟
بحث پيرامون هر كدام از اين گونه مباحث خيلى وسيع تراز آن است كه در مقياس اين نوشتار آيد بنابراين می بایست برپایه مطالعات وضع موجود به دنبال يافتن نتيجه اى باشیم كه در قالب طرحى منسجم ارائه گردد .
برنامه و مبانی کلان طرح :
الف: بررسى و مطالعه محدوده مورد نظر , شناخت عناصر , مجموعه ها , راسته ها , محور ها , بخش ها و بناهای با ارزش در آن محدوده و نحوه بيوند آنها
ب: بررسى و يشنهاد به منظور جابجائى وتغيير كاربرى هأى موجود درجهت احياء وايجاد فضا و اراضى براى كاركردهاى مناسب با هدف فعال كردن و باز زنده سازى کل مجموعه
ج . بررسی و پیشنهاد به منظور تنظيم وهدايت كاركر دهاى ترافيكى پیاده و سواره در بخش هاى مختلف محدوده مورد بحث در جهت ايجاد مسير هاى حتى الامكان جذاب وايمن شهرى، ضمن حل ساير معضلات ترافيكى منطقه.
د- بررسى وپیشنهاد با توجه به موقعيت سایت در تهران قديم در جهت سبک سازی بار در مناطق پر جمعیت و پر تردد با توجه به طراحی محله و قطب هابی جدبد جهت به حهت تقليل بار وارده بر نقاط با ارزش تاریخی ودر نهايت خارج كردن اين بارهاى مازاد و کاربری های نا همگون به نقاط خارجى
نتایج برنامه ریزی شهری طرح :
1- افزایش سرانه شهری ( تامین مسکن و زندگی در 24 ساعته و بازگرداندن جمعیت جوان به بافت )
2- افزایش سرانه فضای باز شهری
3- ساماندهی کاربری های فرهنگی و تعریف خدمات فرهنگی – درمانی – آموزشی منطبق با شان کالبدها
4- باز سازی و نو سازی کاربری های مسکونی
5- حفظ و ساماندهی کاربری های اداری منظقه
6 – طراحی بدنه های تجاری و طراحی میدان شهری به دنبال سیاست گذاری کلی طرح در امتداد میدان حسن آباد و در تقابل با سبزه میدان
7- تنظيم وهدايت كاركردهاى ترافيكى پیاده و سواره
8- بر اساس طرح ساماندهی صنایع انتقال کاربری های صنعتی به خارج از محدوده
9- ممانعت از تخلیه جمعیت
10- فعال نمودن نقش بافت قدیم در ارتباط با کل شهر
– بحث جامع مفروض :
بازتاب تمامى حرفها وگفته ها، ايدهها ونظريه ها رادر مرحلة اجراء به عنوان راه حل براى محله مورد نظر ارائه می گردد . که در واقع انعکاس بررسی ها و مطالعات سياستها و مسائل مطروحه اجتماعى، اقتصادى، فرهنكى , آماری و معماری و شهرسازی منطقه می باشد.
با توجه به بررسى هاى انجام شده اينكونه نتيجه كيرى مى شودكه در بخش تهران مركزى ورودى بازار بصورت يك قطب مى باشد كه تمامى فلشها ونيروهاى موجود چه از لحاظ مفهومى وچه از لحاظ موضوعى در منطقه به سمت سبزه ميدان جهت دارنداز ميان اين بردارها بردار هاى اقتصاد و ترافيك از همه نيز حجيم مى باشند.
به اين ترتيب كه هر چه از سبزه ميدان به سمت شرق حركت كنيم (همانطور كه در بخش اقتصاد مطرح شد) از ،ارزش ملك، سرقفلى كم مى شود وبه عبارتى زندگى از شرق به غرب كمرنگ وكم رنگتر مى شود به اين ترتيب فشار بار اقتصادى وترافيكى به شدت در اين قطب دارد.
نتیجه: حرکت نيروهاى جهت دار به سمت سبزه ميدان بايد كاهش يابند و منطقه سبک شود
به اين ترتيب شأن بازار، بازيابى شده واين عنصركه ديگر توان وتحمل اين همه بار را ندارد به نوعى به سمت آزادى راه مى يابد. البته قابل ذكر است كه راه حل نهائى بيش نهاد شده جواب كامل اين مسئله نيست بلكه حركتى در جهت سبكبال شدن اين محور تاريخى است.
بنابراین برای كاستن بار طراحی بردارى جهت دار كه نقطه شروع آن سبزه ميدان بوده (بر خلاف تمامى بردارهاى موجود) به سمت غرب می تواند در رهیافت نتیجه کمک به سزایی نماید .
به اين ترتيب با توجه به اين كه اين بردار در جهت عكس بردارهاى موجود مى باشد
بديهى است بخشى ازنيروهاى آنها راخنثى میكند.
– ايجاد يك قطب به عنوان هدايتگر بردار مفروض از شرق به غرب اين قطب چهارراه مفروض پروژه مى باشد كه نقطه نشانه روى بردارى جهت دار از شرق به غرب است. البته ناگفته نماند اين قطب در شهر به عنوان يك فضاى رابط ومفصلى مابين تهران قديم و بخشهاى الحاقى بعدى مى باشد كه به اين ترتيب مرحله به مرحله بار را (اقتصادى، تجارى، ادارى…) از روى تهران قديم برداشته وآنجارا به عنوان يك محل فرهنگى وفضاى زيست شهرى مطرح سازيم .
به وجود آمدن اين قطب در محل مفروض سبب آباد شدن خيابانهاى اطراف از جمله خيابان بوذر جمهرى است كه از شرق به غرب احياء مى شود.
چهاراره مفروض در واقع نقطه ميانى در قاعده مثلثى است كه سبزه ميدان، ميدان حسن آباد و ميدان منيريه، رئوس اين مثلث هستند. واز طرفى نقطة چهارم چهار ضلعى است كه سبزه ميدان وميدان تويخانه و حسن آباد رئوس ديكر اين چهار ضلعی مى باشند .
بدين ترتيب در جهاراره مفروض طراحى يك ميدان شهرى مطرح است از نظر فرم توده هاى ميدان به هم ييوسته اند وجود مسجد دباغخانه در جنوب ميدان از عناصر مهم مى باشد همجنين بدليل وجود ساختمان هاى قديمى با ارزش كه در شمال ميدان قرار دارند بيشنهاد يك مجموعه فرهنكى در بخش شمالى ميدان مى شود كه ارتباط ترافيك نيز با قرار دادن مسيرهاى عمود برهم در سطوح متفاوت برقرار شده است به نحوى كه مسيرهاى پياده و سواره تداخلى با يكديگر ندارند. بدين ترتيب قطب مفروض ميدانى شهری و پیاده است
در شمال میدان مجموعه فرهنگى تحت عنوان مجموعه نگارخانه ها باز زنده سازى تهران قديم طراحی شده است که از گالرى هاى متفاوتى تشكيل شده شامل نمایش هنرهای زیبا و صنایع دستی تهران و کتابخانه و نمایشگاه کتاب و وقایع تاریخی شهر می باشد .
قسمتى از ديوار شهر حصار طهماسبى كه در سال 961 ق به فرمان شاه طهماسب صفوی به طول یک فرسنگ ( حدود 6 کیلومتر) ساخته شده بود و از اين محل مى گذشته پس از حدود 200 سال مجدداً به جهت باز زنده سازی خاطرات , فرهنگ و تاریخ سر از خاک در می آورد.
– ايده آل نظرى:
به اين ترتيب بخش عمده اى از قطب مفروض به ارتباطات فرهنگى تخصيص يافته و با وجود كوچه عدالت خواه كه در سمت شرق سايت پروژه قرار گرفته ويكى از قديمى ترين كوچه هاى محلة سنگلج است احياى اين كوچه به عنوان يك محور تاريخى يكى از ايده هاى اين طرح بوده ونيزوجود پارك شهر كه خود نيز قدمت قابل ملاحظه اى دارد و نيزوجود و موزه ايران باستان وكتابخانه ملى كه به عنوان يك مجموعه فرهنگى در شهر وجود دارند وپيشنهاداتى كه طرح ساماندهى تهران در رابطه با مجموعه باغ ملى صورت گرفته كه اين مجموعه فرهنگى در مقياس كل شهر تبديل خواهد شد و سزاوار اين تغيير كاربرى در كالبدهاى با ارزش و قديمي اين بناها نيز هست .
طراح معتقد است كه محور پياده مجهزى از مجموعه فرهنگى باغ ملى بسمت جنوب بوجود آيد و كوچه عدالت خواه نيز به عنوان يك محور تاريخى از مجموعه فرهنگى ميدان طراحى شده نيز استخراج شده واين دو محور توسط مفصل سبزى بنام پارك شهر به هم متصل شوند به اين ترتيب، محور تاريخى مجهزى از بخش فرهنگى ميدان مفروض آغاز شده وتوسط كوجه عدالت خواه به يارك شهر مى رسد ودر آنجا نگاهى به كتابخانه پارك شهر مى اندازد، توسط خطوط هدايت كننده مجهزى به محورى كه از باغ ملى در امتداد موزه ايران باستان استخراج شده و به سمت جنوب هدايت مى شود متصل مى گردد وپس از عبور ازيك قطعه زمينى كه در حال حاضر به ترمينال اتوبوسها اختصاص دارد و ييشنهاد يك مركز تجارى در رابطه با مجموعه فرهنكى باغ ملى براى آن در نظر گرفته مى شود به يك مركز فرهنكى تاريخى وسيع وبا ارزشى به نام باغ ملى متصل مى شودو به اين ترتيب يك مجموعه فرهنگى كوچك در دل ميدان مفروض توسط محورى مجهز به يك مجموعه فرهنگى بزرگتر از خود مرتبط شده و به اين ترتيب مسير ارتباط آباد و یادآورخاطرات مى شود
– به دنبال اهداف فوق قطعه اى از بلوك شهرى كه در جنوب يارك شهر قرار كرفته به طراحى انتخاب مى شود كوجه عدالت خواه كه مفصل ارتباطى تاريخى مهمى در طرح مى باشد
جبهة شرقى زمين مورد نظر است وباتوجه به اهداف وايده آلهاى پروزه وباتوجه به اهداف اجتماعى واقتصادى وفرهنگى كه در قبل راجع به آنها به تفصيل بحث شدو همچنين نتايج تحليلى بدست آمده در بخش آمار وارقام پيشنهادى براى ساخت و ساز واحدهاى مسكونى آپارتمانى در ميان محله مى باشد كه به اين ترتيب زندگى شب نيز در محله جريان خواهد داشت.
در مورد كميت واحدهاى مسكونى در بخش آمار بيشتر بحث شده است. در اين مجموعه آيارتمانى36 تيپ واحد مسكونى طراحى شده كه ٢١ نوع آن از لحاظ تيپولوزى مورد بررسى قرار گرفته است. در قسمت شرقى مجموعه در جبهه كوجه عدالت خواه با توجه به وجود خيريه اى كوچك در اين محل و وجود چند ساختمان بافت كه تا حدودى با ارزش تشخيص داده شده اند پيشنهاد مجموعه خيريه اى در اين محل مى شودكه از لحاظ فرمى در دل ساختمانهاى مسكونى طراحى شده قرار ركفته اند و ساختمانهاى مسكونى طراحى شده در ضمن حركت به سمت بافت از ارتفاعشان كاسته شده و به عبارتى به بافت موجود تواضع مى كنند.
مجموعة خيريه بيشنهادى در كنار مدرسة راهنمائى كه وقفى مى باشد، مجموعه آموزشى فرهنگى خواهد بودكه در كالبدى قديمى نمايان مى شود واهدافى چون كارهاى عام المنفعه قرض الحسنه وآموزش از فعاليتهاى اصلى اين مجموعه بوده ونيز وجود چنين مجموعه اى ايجاد اشتغال نيز براى جامعه مى كند.
در جبهة غربى سايت طراحى شده قطعه زمينى وجود دارد كه متعلق به سينماى متروكه اى است. درطرح پروژه سينماى مفروض در جاى خود نوسازى می شود تاهم يادآور فضاى كالبدى خود بوده وهم سينمايى در مقياس محله باشد باتوجه به وجود تأتر سنكلج در شمال سايت وسينماى مفروض ايجاديك محور ارتباطى بين سينما وتأتراز اهداف پروژه است تابه اين ترتيب اين دو بنا در جاى خود حفظ شده و بايكديگر در ارتباط باشند. مفصل ارتباطى اين دو از بين يك بخش تجارى كه در مقياس محله بوده عبور مى كند اين ملك تجارى نيز در حال حاضر وجود داردو طرح فقط تغيير كالبد داده است وكاربرى هائى جون تعميرگاه اتومبيل ويا مصالح فروشى جاى خود رابه فعاليتهائى چون، قنادى، رستوران، جايخانه، آب ميوه فروشى، داروخانه خشك شوئى…داره انداز نظر شكل و فرم، طاق نمادهاى موجود در بدنه خيابان حافظ به همان ترتيب حفظ شده و با حفظ يك حريم كه در واقع پياده رو نيز محسوب مى شود ساختمان جديد احداث شده است.
در جبهه شمال سايت وجود ساختمانهاى ادارى نظير قوه قضائيه و ساختمان بهشت از آلتر ناتيوهاى مهم در طراحى هستند، به اين ترتيب زمين واسط بين اين دونيز بيشنهاد براى ساختمان ادارى دارد يك مجموعه فضاى سبز اين سه ساختمان رابه هم متصل مى كندكه درواقع پاركينك ادارى نيز محسوب مى شد وبه اين ترتيب با وجود آمدن فيلتر سبز ساختمانهاى ادارى از مجموعه هاى مسكونى جدا مى شودو حريم اين دو حفظ مى شود در قسمت شمال شرقى مجموعه، بخشى از ساختمانهاى مسكونى بصورت آيارتمانهاى مستقل باتوجه به نوساز بودن اكثر آنها حفظ شده وپيشنهاد ضوابطى براى ساخت وساز مجدد در اين محله داده شده كه در بخش ضوابط مقررات به آن پرداخته شده است.
در قسمت غربى اين بخش مسكونى، بنائى ذى ارزش وجود داردكه بيشنهاد كاربرى براى ان فعاليت آموزشى بصورت مهد كودك مى باشد كه در مقياس محله كاركرده البته در بخش جنوبى نيز ساختمانى يك طبقه اين كودكستان اضافه خواهد شد.
در نهايت كوچه عدالت خواه بر روى مسير سواره گذرى بسته شده و انتهاى اين كوچه توسط زمينى به داخل گودال باغجه اى راه مى يابد اين گودال باغجه از زير خيابان بهشت عبور كرده ووارد پارك شهر مى شود و به اين ترتيب بصورت رمزآميز وارد پارك تاريخى تهران مى شويم، به محض ورود جشمه اى باز سازى شده كه يادگار صدها سال بيش است رادر روبروى خود مى يابيم كه مسير پياده از داخل اين چشمه به سمت شمال در حركت است و در نهایت محوری تاریخی ما رابه مجموعة باغ ملى هدايت مى كند نمايان مى شود در همين موقع در سمت غرب مسير گريزى زده و راهى به سمت كتابخانه عمومى پارك شهر باز مى شود و به اين ترتيب در عين حفظ توالى حركتى در شهر يك محور تاريخى بخشهاى فرهنگى دوره هاى قديم، میانى و مدرن رازنجيره وار به هم ييوست داده باشدكه يادگارى براى آيندگان بماند.